محل تبلیغات شما

سلام 

نزدیک سحره و صب بخیر و شروع دوباره تمام دلتنگی ها و ازار اذیتای زندگی. شبی که پلک رو هم نذاشتم مثل شبای قبل و قبل تر و آب از آب ت نخورد و به هیچ جای دل و دنیای کسی برنخورد. 

بزور سرفه های لعنتیم کم شده بودن که دوباره با این سوز سرمای شب و چندساعت قدم زنهای اجباری تو دل شب حالم و وخیم ترکرد. بماند 

ولی از درونم نگو که یک تکه آتش بود میسوختم و اروم اروم گدازه هاش از گوشه چشمام سر میخورد چه توداری دختر چه قوای سرسختی داری چرا دق نمیکنی لعنتی اخه منتظر کی و چی هستی. مگه اب از اب تو دل کسی ت میخوره چه خونواده ای چه رفبقی چه عشقی حتی گوشه چشمشمشونم به حالت تر نمیشه. حالت تهوع گرفتم از این همه عشق و علاقه اطرافیانت. آه که چقد این سرما میچسبه ریه مو پره هوای تازه میکنم آخه که خدا چرا دق نمیکنم. 

همه از ناله هام فراری شدن حتی عشقم حق دارن خب یه ادم مگه تا کی میتونه گرفتارباشه غمگین باشه کوه بدبختی باشه. همه دنبال ادمای اماده و حاضری ان. توحالا هی بگو دلم همرنگ خداست واسه این ادما ارزشی نداره. دورنگ باشی بیشترمیخوانت. این ادما حال درست کردن زندگی و حال خراب کسی رو ندارن همه چی رو اماده و تمام میحان. اون وقت چه توقع بی جایی دارم بیان برام دستمو بگیرن. روح زخمی مو چسب بزنن تن رجورمو مرهم بذارن. رو لبای بی جونم لبخند بکارن. هرکی ام اومده با نمک هایی که زده نمک گیرم کرده 

اخ دلم چرا دق نمیکنی اخه

انگار پاهام مال خودم نیستن سرکه سربه هوا باشد همینه پا خستگی ناپذیرمیشه تازه که رسیدم خونه متوجه زخم انگشتم شدم ازشذت سرمای بیرون بی حس شده بود و دردش و حس نمیکردم. گوشیمو باز کردم هیچ پیامی هیچ تماسی هیچ دلی برام نتپیده. اخ دلم تو کی اینقد بی بها شدی چه بی صدا بی ارزش شدی چه غریبانه فراموش. کوشن اون همه دوستت دارم ها مراقب خودت باشم ها کو اون همه داداشم خواهرم ها کو کو. چه برسر شما اومده؟ کی فرصت کردین این همه بی تفاوت باشید کی اینهمه دلسرد شدید. یخ زدم از این همه سردی تون بی انصافا. یخ زدم لعنتی ها. منکه جونم برا تک تک تون در میره کدوم خری گفته دل به دل راه داره. دل من اینهمه بیمار و دل اون حتی خبرنداره. راه کحابود چاه کحابود اعتبار دویت داشتنا چقد کم اعتبار بود یخ زدم لعنتی ها ولی نه از سرمای بیرون. از سرمای حضورتون. فردا که زمستونم به پایان رسید سمت بهارم بیایید آنیش تون میزنم. یخ زدم داداشی یخ. یخ زدم بابایی. مثل دخترک کبریت فروش اخرین کبریت و کشیدم و یخ زدم 

. اخ دلم چرا دق نمیکنی.؟ 

آخ دلم چرا دق نمیکنی 23پاییز ابان

سطری از زخم نوشته های یک زن

معجزات یک جاسوس باهوش

بی ,یخ ,دل ,ها ,دلم ,زدم ,یخ زدم ,چرا دق ,دق نمیکنی ,این همه ,دلم چرا

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مذهبی پایگاه خبری روستای هلی کتی آمل