کاش خدا کمی به مهربونی خداهای تو قصه ها بود
کاش جواب خوبی، خوبی بود و بدی تاوان داشت.
کاش روی زخمامون اثر انگشت آشنا نبود. کاش به اندازه ی تمام اشک هایم لبخندهم سهمم بود. کاش به اندازه ی تمام سیلی هایم دست نوازشی هم روی صورتم کشیده میشد. کاش تواین سن اینهمه پیر نبودم. کاش جواب اعتماد خیانت نبود. جواب وفاوعشق و بی وفایی. کاش کاش و کاش هایی که دیگر حتی نای تکرارشم نمونده
خدایا اقلا جای اینها یه خواب آروم شب نصیبم کن. سالهاست تو حسرت اینکه شب رو بالش خیس سرم و نذارم موندم سالهاست یه روز بی استرس شده حسرتم. سالهاست داغ یه خبرخوش رو دلم مونده. سالهاست بعدهذهرلبخند ریزم طوفانی ازاشک خفه م میکنه. سالهاست دیگه بجای اینکه دعاکنم برای خوشبختی فردام ازت ارزوی مرگ میکنم.
خدایا خبرنداشتم میتونی اینقد بی تفاوت به اشک های بنده ی بی گناهت سالهاسکوت کنی خبرنداشتم میتونی اینهمه خیانت و دروغ و تهمت و ظلم و ببینی و دم نزنی. کو عدالتت کو رحمان و رحیم بودنت کو پناه بی پناها بودنت کو مگه نگفتی تو قلبهای شکسته خانه داری مگه کم قلبم شکسته. اخه بی انصاف مگه قلبی هم برام مونده که خانه ت باشه. خدایا خبرنداشتم اینقد بی رحم میتونی باشی
تا غم نامه ام به کفرنامه تبدیل نشده سکوت کنم.
بازم میگم دمت گرم. شکرت میکنم باز. امیدوارم تیکه و متلک حساب نکنی شکرگذاریمو.
شکرت
کاش ,بی ,سالهاست ,کو ,جواب ,ی ,کاش به ,بودنت کو ,خبرنداشتم میتونی ,به اندازه ,اندازه ی
درباره این سایت